جدول جو
جدول جو

معنی مهدی اصفهانی - جستجوی لغت در جدول جو

مهدی اصفهانی(مَ یِ اِ فَ)
میرزا مهدی اصفهانی، از شاعران قرن دوازدهم هجری است. از اوست:
سرشک بر مژه ام قطره های شبنم دان
که در هوای رخ مهرسانش از دل ریخت.
(از تذکرۀ مقالات الشعراء قانع تتوی ص 784)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سا)
ابن عبدالملک اصفهانی، مکنی به ابوعمران کاتب، وی مترسلی بلیغ و به زمان متوکل صاحب دیوان خراج بود و دیوان سواد نیز با او بود. (از یادداشت مؤلف). موسی صاحب دیوان خراج از رؤسا و فضلا و نویسندگان بزرگ بود که در عصر عده ای از خلفا خدمت می کردند. او در عصر متوکل دیوان سواد و جز آن را داشت. و خود نویسنده ای چیره دست بود و دیوان رسائل دارد و شعر نیکو می گفت و به سال 246 هجری قمری درگذشت. (از وفیات الاعیان ابن خلکان صص 267- 269). و رجوع به الفهرست ابن ندیم و الاعلام زرکلی و دستورالوزراء ص 71 و الوزراء و الکتاب ص 212 شود
لغت نامه دهخدا
(مُ دِ اِ فَ)
از مدرسان مسجدجامع اصفهان بود و دیوان شعر داشت. از اوست:
به هرزه دردسر خویش می دهد ناصح
مفید نیست نصیحت دگر مفیدی را.
و رجوع به تذکرۀ صبح گلشن ص 438 و قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا
(رَ)
اصفهانی. محمدابراهیم مشهور به قصاب. متوفای 1226 هجری قمری از گویندگان اصفهان بود. بیت زیر از اوست:
تا کی بود به حسرت چشمم به راه ماهی
یارب مباد هرگز چشم کسی به راهی.
(از قاموس الاعلام ترکی) (فرهنگ سخنوران).
رجوع به فرهنگ سخنوران و مآخذ مندرج در آن شود
لغت نامه دهخدا